English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
front wing U گلگیر جلوی اتومبیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
right wing toward U دست راست
wing U لنگه
wing U بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing U تیپ هوایی جناح
wing U گروه هوایی
wing U پیمودن
wing U بالدار کردن پردارکردن
wing U پرواز پرش
wing U دسته حزبی
wing U شاخه شعبه
wing U طرف
right wing U جناح راست
right-wing U جناح راست
right wing toward U پیشرو
on the wing U سیار متحرک
on the wing U پرواز کننده
off wing U محل بازیگر گوش
to take under one's wing U سرپرستی کردن
to take under one's wing U حمایت کردن
to take wing U پرواز کردن
to take wing U پابفرارگذاشتن
right wing toward U میمنه
wing and wing U حرکت با باز بودن کامل بادبانها
on the wing U بالدار
take (someone) under one's wing <idiom> U زیرپروبال شخص راگرفتن
under one's wing <idiom> U تحت مراقبت کسی
wing it <idiom> U بدون آمادگی
wing U پره زائده پره دار
wing U جناح
wing U بال
wing U پره
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing U بال مانند زائده حبابی
wing U گوش زمین
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
wing nut U پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing nut U خروسک
wing nut U مهره گوشه دار
wing photograph U نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing heavy U تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing halfback U هافبکهای کناری
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing forward U فوروارد گوش
wing footed U سریع
wing footed U دارای پای پردار
wing drop U افت ناگهانی برا روی یک بال
wing reactions U واکنشهای بال
wing root U ریشه بال
wing wall U دیواره جانبی
wing tunnel U تونل باد
wing tip U نوک کفش دارای قوس منحنی
wing threequarter U هریک از دو مدافع کنار زمین
wing tanks U تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wing strut U پایه بال
wing spread U فاصله بین دو سر بال
wing spar U عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
wing skin U پوسته بال
wing shooting U شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing setting U نصب بال
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing screw U پیچ گوشه دار
wing drag U پسای بال
wing covert U پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing chair U مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
wet wing U بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
parasol wing U بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
simple wing U طرح تهاجمی با خط نامتعادل
sea wing U نرم تن دو کپه دریایی
rotary wing U هواپیمای بال گردان
rotary wing U بال گردان
queen's wing U جناح وزیر شطرنج
rhombus wing U بالی با سطح مقطع متقارن
right wing forward U پیشرو دست راست
right wing of army U جناح یمین
right wing of army U پهلوی راست میمنه
right wing to ward U پیشرو
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
mid wing U بال وسط
low wing U بال پایین
wing box U ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing axis U محور بال
wing area U مساحت بال
wind wing U پنجره کوچک تهویه اتومبیل
vent wing U پنجره گردان
hard wing U بال صلب
high wing U بال بالا
highed wing U بال لولاشده
upper wing U بال بالایی در هواپیمای دوباله
inside wing U بال داخلی
isoclinic wing U بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
king's wing U جناح شاه شطرنج
right wing to ward U دست راست
delta wing U بال مثلث
cross-wing U [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
straight wing U بالمستقیم
chimney-wing U بغله های شومینه
wing commanders U سرهنگ دوم هوایی
wing commander U سرهنگ دوم هوایی
tapered wing U بالنوکتیز
wing attack U حملهگوشه
wing defence U دفاعگوشه
wing membrane U اجزایبال
left-wing U مربوط به جناح چپ
wing rib U دندهبال
wing slat U نوکباله
wing vein U رگهبال
wing nut U پیچ خروسکی
centrist wing U طرفدار جناح میانه رو [سیاست]
left-wing U شخص دست چپی
left wing U شخص دست چپی
left wing U مربوط به جناح چپ
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
fixed wing U هواپیمای بال ثابت
wing pallet U سطحپرهمانند
fixed wing U بال ثابت
wing footed U تند
bat's-wing U [نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
fixed-wing U هواپیمای بال ثابت
double wing U بازی هافبک در گوش
hind wing U بالعقبی
fixed-wing U بال ثابت
delta wing U بال دلتا
center wing U بال میانی
[extreme] right-wing scene U صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
left wing of army U پهلوی چپ میسره
left wing of army U جناح یسار
left wing for ward U پیشرو دست چپ
to piniona bird's wing U نوک بال مرغی را چیدن
variable area wing U بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
real box wing U بالی با سه تیرک
rotary wing aircraft U هواپیما با بال گردنده
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
fixed wing aircraft U هواپیما با بال ثابت
swept-back wing U بالدم جارویی
reverse chicken wing U نوعی کلید کشی
leg ride and reverse chicken wing U سگک قفل قیصر
front U جلو
to go to the front U داخل جنگ شدن
in the front <adv.> U در مقابل
at front <adv.> U جلو
in front <adv.> U جلو
to go to the front U بجبهه رفتن
at the front <adv.> U جلو
at the front <adv.> U در مقابل
in front <adv.> U در مقابل
up front U بیعانه
up front U رک
in the front <adv.> U در جلو
up front U از پیش
up front U پیشاپیش
at the front <adv.> U در جلو
up front U جلو چشم مردم
up front U در انظار
up front U چشمگیر
up front U با صراحت و صداقت
up front U بیپرده پوشی
in front <adv.> U در جلو
at front <adv.> U در جلو
in the front <adv.> U جلو
at front <adv.> U در مقابل
in the front <adv.> U در پیش
at the front <adv.> U در پیش
front U نمای ساختمان
up front U پیش -
in front <adv.> U در پیش
at the front U در جلو
at front <adv.> U در پیش
up front <idiom> U روراست ،صحیح
up front U رک و راست
front U بازی در سانتر
front U در قبال
front U نمای جلو
front U نمای ساختمان
in front of U در قبال
front U یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
front U بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
front U به جلو
front U فرمان سر روبرو جلو
front U پیش
front U صف پیش
front U نما طرز برخورد
front U جلودار
front U منادی جبهه جنگ
front U بطرف جلو روکردن به
front U مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
front U جبهه هوا
front U خط اول میدان رزم پیشانی
front U سمت دشمن
front U جبهه
front U درصف جلوقرارگرفتن
front knob U دستگیریجلویی
front lamp لامپ جلو
front leg U پایهجلو
front indicator U جلو
front lights U چراغهایجلو
front mudguard U گلگیرجلو
front pipe U لولهجلو
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com